زبانحال امیرالمؤمنین علیهالسلام با حضرت زهرا سلاماللهعلیها
شاعر : محمد حسین رحیمیان
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فعلن
قالب شعر : غزل
یک دست بر دیوار و دستی بر کمر داری یک زخم کاری بر تنت از میخ در داری
در کوچه آن ظالم چه آورده سرت ای وای حـتی میان خانه هم چادر به سر داری
کـمتر بگـو عجـل وفـاتی مهـربـان من تو خـوب از تنهـایی حـیـدر خبر داری
دیگر نمیگیرم بغل زانـوی غـم زهـرا از انتـظار مرگ اگر تو دست برداری
خون گریه کن شاید کمی آرامتر گردی بر سـینه داغ محـسن و داغ پدر داری
من مطـمـئـنـم کـوه را از پـا میانـدازد این درد پهلویی که تو شب تا سحر داری
در سجدههایت مرگ حیدر را تمنا کن حالا که ای بانوی من عزم سفر داری
تا زندهام برده است خواب از چشم گریانم این زخمهایی که به روی بال و پر داری
میبـیـنمت روز دهم در قـتـلگـاهی که تو وعدهای با زینب خونینجگر داری
|